>

>

>

>

آزی گند زدم

ارسال شده توسط حاج خانومچه | در ۰:۵۳ | دیدگاه شما
دسته بندی شد در


اول نوشت: پیرو فوبیای پیش آمده، دارم خوابهای بدی هر شب میبینم که خدا همشونو بخیر بگذرونه...

دوم نوشت: قضیه از پشت یه چراغ قرمز تو شهرک شروع میشه، همسری پشت فرمون و ما هم طبق معمول مشغول ناز ول دادن از خودمون و همسر جان مدهوش و بیقرار و دوباره مثه همیشه گرفتن لپ شریفه ی بنده و دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام (حالا شاید صداش انقدرام اااااااااااااااااااااااااااااام نداشتا اما خب داشت دیگه یکم!) بعله این صدای برخورد ماشینمون با ماشین آقا جلوئیه بود! چون سرعتی نداشتیم و همسری در حین ابراز علاقه به لپ بنده ی حقیر، پاشونو از ترمز برداشته بودن و دیگه یادشون رفته بود که هنوز چراغ قرمزه دیگه اینجوری شد...
من: ولی عجب صدائی دادااااً
همسری: آره، آخه من چرا اینکارو کردم؟! چرا پامو از رو ترمز برداشتم؟!
من: عیبی نداره، خدا رو شکر که اتفاقی نیافتاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (غافل از اتفاق افتاده!!!)

شب هنگام، بنده طبق معمول همیشه روبروی تی وی روی تخت مثه یه گربه ی لوس لمیده و خواب و بیدار مشغول تماشای فیلم Lie with me ام که گوشی زنگ میخوره و همسری از اونور خط:
وااااااااااااااااای آزی گند زدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من (در حالیکه از چرتم پریدم): چی شده؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همسری: یادته امروز پشت چراغ قرمزه؟! جلوی کاپوت ماشین جم شده!!!!!!! آزی گند زدم!
من (تو دلم میگم حالا انقد این جمله ی آزی گند زدمو نگو! انگار گند زدم فامیلی آزیه که هی میگه! سریع به خودم میام و میگم: فدای سرت! عیبی نداره! حالا مگه چی شده؟!.....
دیروز در راستای تعمیر این فاجعه، ماشین تو صافکاری بود و فک کن من چه زبلی شده بودم حالا، از اداره با تعویض 4 کورس تاکسی (باورکردنش سخته واسه منی که یادم رفته تاکسی سواری ینی چی) رفتم منزل مامان یکعدد آقای همسر و ماشینشو گرفتم و (البته بعد از حضور یک ساعت و نیمه و گپی طولانی با مادر خانومی همسر جان که میدونم اینم عجیبه!) رفتم دنبال حاج آقا (حاجی کلاس تشریف داشتن!) و بعدم رفتیم صافکاری و ...........
جالبی قضیه روشن موندن راهنما حتی وقتی سر پیچ فرمونو تا آخرش می چرخونی بود! بابا این ماشین جدیدا کار ما رو راحت کرده و آدم دیگه لازم نیست همش دستش به راهنما باشه و میتونه هر از گاهی دماغش رو سرچ کنه!


0 بازخورد به 'آزی گند زدم'

ارسال یک نظر