اینجا ایرانه..
ارسال شده توسط
حاج خانومچه
|
در
۲:۳۶
|
5 دیدگاه
دسته بندی شد در
electioni

اگه صدایِ شلیکِ گلوله میشنوی، مطمئن باش اینجا ایرانه! اگه دو قدم اونطرفتر یه آتیش دُرُس شد و مردم شورو کردن به شعار دادن که "خامنه یی حیا کن! مملکتو رها کن" بازم باور داشته باش اینجا ایرانه! اگه یه عالمه دود و دم از سر چارراه دیده شد، و خبرش رسید که یه اتوبوسی، کانِکسِ پلیسی، ماشینی چیزی آتیش گرفته، شک نکن که اینجا ایرانه! باور کن که دیگه هر روز بعد از اداره باید بری به این موجِ عظیمِ مردم بپیوندی و هر لحظه جونت کفِ دستت باشه که ممکنه فردا صوب که رفقات میان تو نت، احتمالِ پخش شدنِ فیلمِ گوله خوردنِ تو براشون ایمیل شده باشه.. اینجا ایرانه شک نکن اگه تا همین دو سه هفته پیش تو ماشینت یا تو اتاقت آهنگِ ساسی مانکن گوش میکردی و با حسین مخته قر میدادی و واسه آخر هفته هات برنامه میذاشتی برای بیرون و شیشه ابسولوتو این صوبتا حالا بجاش دیگه رنگِ موزیکم تو خواب ببینی (نه اینکه نباشه، نه موزیک سر جاشه! اما دلُ دماغی نمونده واسمون که بخایم آهنگ گوش کنیم) دیگه تو خواب رنگِ خوشیایِ آخرِ هفته و مهمونیای شبونه و شیشه مشروبایی رو که یواشکی تو لبه ی کناریِ ماشینت قایم میکردی و قُل قُل مینوشیدی بیخیال دنیا، باید ببینی.. دیگه اگه کنارت یه دختری افتاد و جون از بدنش درومد و خونش حتا رو پاهات ریخت شک نکنی که نکنه یه جایِ دیگه یی بجز ایرانی! نه جونم! اینجا ایرانه! شک نکنی وختی تو همین خیابونایی که تا همین چن وخ پیشا آروم و بیصدا بودن و مردمش جزء قرطی بازی و سوسول بازی کاری بلد نبودن و چار تا دونه گنده لاتم داشتن از قدیم ندیم که همه ازشون حساب میبردن حالا تبدیل بشه به صحنه ی جنگ! همون صحنه های جنگی تو فیلما البته با کیفیت و رزولوشنِ بالا ، واید اسکرین و صدا دالبی! یه وخ شوکه نشی که نکنه صوب تا شب، سوارِ هواپیمایی چیزی شده باشی و بردنت یه جایی تو افغانستان یا پاکستان، نه عزیزم! همینجا تو همین کشورِ گلُ بلبلِ خودمونیُ یکی از میلیونها شاهدِ این جنایات هستی! اینجا ایرانه! اینجا هیچ کسی به حقِ اون یکی احترام نمیذاره چون اصولن حق و حقوق و این صوبتا تو کشورِ ما جایی نداره! اینجا حرفِ اول، حرفِ دیکتاتورِ اعظمِ و ما همه مجابیم به اطاعت، در غیر اینصورت، این فاجعه پیش میاد که صوب اولِ وخت باید فیلمِ یه دختری که با گلوله یی در گلوش کشته شده مواجه بشی! با فیلتر شدن همه ی سایتا! همه ی مسنجرا! حتا ماهواره هایی که دلت خوش بود حداقل با وقایعِ واقعیِ روز تو رو پیوند میداد! نه نشون دادنِ "خاله نرگس" و فیلمای در پیتی که سالیانِ سال تو گنجه ی صدا و سیماشون خاک میخورده و حالا برای سرگرم کردنِ ملت به نمایش میگذارند! فجایعی که بقولِ دوستمون ما دهه ی شصتیا خیلی خیلی ازش دور بودیم اما حالا جونمون تو کف دستامونه و از ترسِ جونمون وختی این بی پدر و مادرا بهمون حمله میکنند میدوییمو به اولین در خونه یی که رومون باز میشه پناه میبریم و اونجاس که تازه میفهمیم اینجا ایرانه! وختی که کارگرِ افغانیی که از ترس جونش از کشورِ خودش فرار کرده بود و تا دیروز تو خونه بغلی مشغول بکار بود، حالا میاد سر خیابونو به تو و امثالِ تو به دیده ی سخره نگاه میکنه! شک نکن! همینجاست ایران! جایی که هلیکوپترای پلیس و ارتشی به نزدیکترین فاصله ی خودشون به زمین ایستادن و منتظرِ فرمانِ شلیک هستن! اینجا ایرانه! مردم همه ریختن تو خیابونا، فریاد میزنن، شعار میدن، جیغ میکش، فرار میکنن، تو همراهشون بی اینکه بدونی چرا، فقط فرار میکنی و جیغ میکشی، اینجا ایرانه! همون ایرانی که پدرا مادرامون به خاطرش سی سالِ پیش به جنگِ به ظاهر اهریمنی رفتن که بعدش فرشته شون در بیاد! دلم میخاد داداش نادرم بود و ازش سئوال میکردم که این همون فرشته یی بود که بخاطرش جنگیدید؟ اما دیوِ زمانِ شما چقد عادلانه تر رفتار میکرد.. چقد از اون حاج خانوم یه ماه پیش فاصله گرفتم! چقد برام همه چیز یه رنگِ دیگه یی پیدا کرده! چقد دلم شور میزنه! انگار تمومِ رَخ چرکای عالمو جمع کردنو دارن تو دلِ من میسابَنِشون! چقد دلم شور میزنه..

نگاهم نکن ، نگاهت آتشم میزند (توسط احمد باطبی)
تو را به جان عزیزت اینطور نگاهم نکن . نگاهت آتشم میزند . نفسم را میگیری ، خفه میشوم . نگاهم نکن . نگاهت تمام زندگی ام را به آتش میکشد عزیز .
یعنی چه ؟ خدایا یعنی چه ؟ خدایا کجایی پس ؟ چرا هر وقت نیازت داریم ناپدید میشوی؟ مگر نه اینکه میگفتی رحمان و رحیمم ، مگر نمی گفتی یار مظلومان ودشمن ستمگرانم ؟ چرا وقت نیاز نابینا میشوی ؟ 30 سال کافی نبود؟ کشتار دهه شصت کافی نبود ؟ کشتار جنگ هشت ساله کافی نبود؟ کشتار 18 تیر کافی نبود ؟ چشمت را باز کن ، اگر آزمایشی بود کردی ، اگر مصلحتی بود انجام دادی ، اگر دور اندیشی بود داشتی ، امروز میبینی به اسم تو کشتار میکنند ، نگذار باور کنم که نماز جمعه ریاکاران را بر آسفالت خونین خیابان ، بیشتر از نگاه مظلوم این دختر دوست داری . هر وقت نیازت داشتم نبودی . من بَد . این دختر معصوم هم من بودم که راضی شدی در آغوش پدرش جان بدهد ؟ پس اگر فردا وجودت را به ناسزا کشیدم گله نکن
عزیزم کاش وقت رفتن چشمانت را میبستی...آخر آخرین نگاهت جانم را میسوزاند
5 بازخورد به 'اینجا ایرانه..'
وااااااااااااای خدا رو شکر که خوبی.داشتم میمردم از نگرانی.دیروز که هر کاری کردم نتونستم باز برات کامنت بذارم.از صبح هم همین طور .امیدوارم که این یکی دیگه ثبت بشه.هی میخواستم بیام بپرسم خوبی آزی جون؟حالا دیگه با این پست جدیدت خیالم راحت شد.هر چند که حال و روز خوشی نداری اما خدا رو شکر که سلامتی.
مواظب خودت باش
سلام آزی
خوبی ؟
چه سوالی ساری
اما....
آزی نم دونم چی بنویسم حتی ...
سلام عزیزم...
خوبی؟(چه سوال مضحکی)
آزی خسته ام...درمونده ام...دارم میمیرم...کاش بمیرم اصلا...نمیتونم تحمل کنم این همه بی عدالتی جلوی چشمام و به این نزدیکی تو جایی که میگن کشور اسلامیه...
تن زخمیتو می بوسم... دستتو می بوسم...
فاجعه شده ...فاجعه...مواظب خودت باش
سلام آبجیه غمگینم ...
دااش بزرگه خون قورت میده و هی پاشنه گیوه بالا میکشه و میره سرگذر و دوباره میاد دم قهوه خونه ... هی به جماعت نیگا میکنه که اینگار خاک قبرسون رو سرشو هوار کردن ... پست آبیج کوچیکشو میخونه و بغضش میگیره اما ته مونده غیرت مردونش نمیزاره آبیجیش اشکاشو ببینه ... اشک باشه واسه آخرتم .... عزیز دلم غصه نخور که چنین نبود و چنین نیز نخواهد ماند.
قربون اشکات ....
ارسال یک نظر