یه عالمه حرف
ارسال شده توسط
حاج خانومچه
|
در
۴:۳۲
|
دیدگاه شما
دسته بندی شد در
امروز در راستای انجام امور نهائی عملیات بیمه شدن اینجانب، یک سفر درون شهری دیگه به عمق فاجعه ینی مرکز شهر داشتم، که واقعاً توی ساعت کم ترافیک شهر، چهره ی اون منطقه دیدنی بود (با حجم انبوهی از ماشینهای پارک شده، حتی دوبله و سوبله ... ترافیک شدید خیابونها – حالا جالبیش این بود که محدوده ی طرح زوج و فرد بود و امروز فقط دسته ای از ماشین ها که زوج بودن، حق عبور و مرور داشتن – اما باز همون آش و همون کاسه...)
بعد از چهل دقیقه دور خودم چرخیدن، سر یه کوچه ای جای پارکی پیدا کردم و با هزار ترس و لرز از یکعدد آقای همسر (که گفته اگه این دفعه دیه ماشینو یه جا بزنی، خودت باید ببری تعمیرگاه) یه عالمه دعا و ورد خوندم و فوت کردم به سمت ماشین (شوخی) خلاصه یه نیم ساعتی هم توی اداره محترم تامین اجتماعی علاف شدیم بخاطر ناهار و نماز یه مشت انسانهایی که تنها از مسلمونی ریش و مقنعه ی اجباری رو فهمیدن!!!!! خلاصه ما بعد از چند ماه (فک کنم هشت، نه ماهی شد) وقفه در بیمه مون، بیمه شدیم ...
حالا جالبی قضیه اونایی که ایران هستن میدونن که هفته ی پیش یه عالمه تعطیل بود و اصلا به همین مناسبت رهبر گرانقدر، این هفته رو بنام هفته ی "حالی به حولی" نامگذاری کرده بودن! ما هم که جمعه قرار بود مراسم مزدوج کنون داشته باشیم و از چهارشنبه در پوست خودمون نمیگنجیدیم! توی خونه ی عکاس باشی بودیم که در امتداد پاسخ به یکی از پیامکهای واصله ی گوشی بی صاحبمون، متوجه شدیم که ما هم مورد رحمت اداره محترم مخابرات ایران قرار گرفتیم (این شرکت بسیار بسیار محترم، در راستای محقق ساختن اهداف شریفه ی خود، تمامی سیم کارت های IRTCI خود را سر خود می سوزاند و مشتریان خود را صمیمانه دعوت به محفل گرم خود کرده جهت برقراری ارتباط جدید از طریق سیم های IRMCI خود!!!!!!) خلاصه در اون لحظه هر چی کلمه ی رمانتیک بلد بودم به سمت این شرکت محترم روانه ساختم و تا امروز هم که دوشنبه اس هنوز نتونستم تلفنم رو وصل کنم و جالبتر از همه اینکه توی اداره ی ما اصلا موبایل آنتن نمیداد! اما ایرانسل انقدر توپ آنتن میده که من رو هم نسبت به تعویض سیم کارت بی میل کرده!
راستی یه خبر دیگه واسه دوستای تهرانیمون! روز چهارشنبه و پنجشنبه ی این هفته، کنسرت مردی از تبار صدا "رضا یزدانی" ست که پس از عدم موفقیت در شرکت در مراسم قبلی این هنرمند از جانب بنده و آقای همسر، این هفته به همراه آقا و خانوم شنگن (آخه به تازگی ویزای شنگنشون آماده شده – خدا انشالله نصیب شما هم بکنه) قراره برم که برنامه توی اریکه برگزار میشه و فقطم خودشه به تنهایی!!!
بعد از چهل دقیقه دور خودم چرخیدن، سر یه کوچه ای جای پارکی پیدا کردم و با هزار ترس و لرز از یکعدد آقای همسر (که گفته اگه این دفعه دیه ماشینو یه جا بزنی، خودت باید ببری تعمیرگاه) یه عالمه دعا و ورد خوندم و فوت کردم به سمت ماشین (شوخی) خلاصه یه نیم ساعتی هم توی اداره محترم تامین اجتماعی علاف شدیم بخاطر ناهار و نماز یه مشت انسانهایی که تنها از مسلمونی ریش و مقنعه ی اجباری رو فهمیدن!!!!! خلاصه ما بعد از چند ماه (فک کنم هشت، نه ماهی شد) وقفه در بیمه مون، بیمه شدیم ...
حالا جالبی قضیه اونایی که ایران هستن میدونن که هفته ی پیش یه عالمه تعطیل بود و اصلا به همین مناسبت رهبر گرانقدر، این هفته رو بنام هفته ی "حالی به حولی" نامگذاری کرده بودن! ما هم که جمعه قرار بود مراسم مزدوج کنون داشته باشیم و از چهارشنبه در پوست خودمون نمیگنجیدیم! توی خونه ی عکاس باشی بودیم که در امتداد پاسخ به یکی از پیامکهای واصله ی گوشی بی صاحبمون، متوجه شدیم که ما هم مورد رحمت اداره محترم مخابرات ایران قرار گرفتیم (این شرکت بسیار بسیار محترم، در راستای محقق ساختن اهداف شریفه ی خود، تمامی سیم کارت های IRTCI خود را سر خود می سوزاند و مشتریان خود را صمیمانه دعوت به محفل گرم خود کرده جهت برقراری ارتباط جدید از طریق سیم های IRMCI خود!!!!!!) خلاصه در اون لحظه هر چی کلمه ی رمانتیک بلد بودم به سمت این شرکت محترم روانه ساختم و تا امروز هم که دوشنبه اس هنوز نتونستم تلفنم رو وصل کنم و جالبتر از همه اینکه توی اداره ی ما اصلا موبایل آنتن نمیداد! اما ایرانسل انقدر توپ آنتن میده که من رو هم نسبت به تعویض سیم کارت بی میل کرده!
راستی یه خبر دیگه واسه دوستای تهرانیمون! روز چهارشنبه و پنجشنبه ی این هفته، کنسرت مردی از تبار صدا "رضا یزدانی" ست که پس از عدم موفقیت در شرکت در مراسم قبلی این هنرمند از جانب بنده و آقای همسر، این هفته به همراه آقا و خانوم شنگن (آخه به تازگی ویزای شنگنشون آماده شده – خدا انشالله نصیب شما هم بکنه) قراره برم که برنامه توی اریکه برگزار میشه و فقطم خودشه به تنهایی!!!
0 بازخورد به 'یه عالمه حرف'
ارسال یک نظر